رمان «
ناطور دشت» اثر جی دی سالینجر روایتگر خاطرات نوجوانی سرکش و عصیانگرست که به صورت کلی دربارة سه پدیدة خانواده، نظام آموزشی و دنیای رسانه های آمریکایی دوران تالیف کتاب با دید انتقادی و آرمان گرایانه به قضاوت می پردازد. با توجه به شباهت های فکری و رفتاری شخصیت اصلی داستان و سالینجر، می توان این رمان را به نوعی اتوبیوگرافی نویسنده رمان به شمار آورد که نویسنده در ضمن وقایع، احساسات و رفتارهای شخصیت اصلی داستان، مواضع و نگرش خود درباره آمریکا دهه پنجاه را بیان می کند. در ساختارکلی نویسنده با نگاهی تقابلی، به مقایسه نمودهای متملقانه و غیر انسانی دنیای مدرن (در قالب نقد دنیای بزرگسالان به ویژه سینما و نظام دانشگاهی) و معصومیت و پاکی دنیای طبیعی (کودکان) می پردازد و تنها راه نجات از وضعیت نا به سامان دنیای جدید را برگشت به دامان طبیعت و دوری از ظواهر نابودگر دنیای جدید می داند. سالینجر در این رمان رسالت انسان را نجات و دور نگه داشتن کودکان و نسل های جدید از پرتگاه جامعه معاصر و فراهم کردن بهشت آرمانی عاری از حقه بازی و پستی (کلبه در جنگل)
معرفی می کند. درکل داستان این کتاب روایتگر بحران از خودبیگانگی، دلتنگی و تنهایی روحی انسان در دوران جدید است که به باور نویسنده هیچ مسکنی جز دوری از اجتماع بیمار و پناه بردن به دنیای معصوم کودکانه ندارد.جبار نصیری+ نوشته شده در چهارشنبه ششم دی خوانش های ادبی...
ما را در سایت خوانش های ادبی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 8jabbarnasirif بازدید : 89 تاريخ : جمعه 20 بهمن 1396 ساعت: 21:40